الو الو مامان لطفا زودتر بیا
صبح با صدای بچه همسایه چشاموباز کردم،داشت گریه می کرد ،مامانش گذاشته بودش وصبح رفته بوده به نیت اینکه حالا حالاها خوابه و تا بیاد بیدار نمیشه!! داداش بزرگترش داشت آرومش می کرد، بهش می گفت: ببین زنگ زدم بهش ،"الو الو مامان لطفا زودی بیا علی کوچولو بیدارشده ،داره بیقراریتو میکنه!! داشت تلاششو میکرد بچه رو با این کارش آروم کنه، خوشبختانه ده دقیقه طول نکشید که مامانش اومد بچه به هق هق،? افتاده بود ، با اومدن مامانشو و بغل کردنش آروم شد. ??مامان مامان??? ولی کسی نیست به تو زنگ بزنه !بگه زودتر بیا? دلم برات تنگ شده? بیا منم مثل اون بچه با دیدنت گریه هام تموم بشه، مامان قشنگم ، خیلی دلتنگتم ، خیلی تلاش می کنم ولی، نمیتونمرفتنتو، باور کنم.
- ۲۰ روز از،روزهای غمناک وجانسوز، بی مادری من گذشت
فرم در حال بارگذاری ...